جدول جو
جدول جو

معنی گربه شانه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

گربه شانه کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، غدر اندیشیدن، نارو زدن، ترفند کردن، گول زدن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، غدر داشتن، دستان آوردن، شید آوردن، اورندیدن، غدر کردن، تنبل ساختن، تبندیدن، سالوسی کردن، مکایدت کردن، مکر کردن، نیرنگ ساختن، کید آوردن، خدعه کردن، فریفتن، چپ رفتن
تصویری از گربه شانه کردن
تصویر گربه شانه کردن
فرهنگ فارسی عمید
گربه شانه کردن
(زَ دَ)
حیله به کار بردن. فریفتن. مکر کردن:
چگونه شود پارسا مرد جاهل
همی خیره گربه کنی تو به شانه.
ناصرخسرو.
چون دید خردمند روی کاری
خیره نکند گربه را به شانه.
ناصرخسرو.
تنگ فرازآمده ست حالت رفتنت
سود نداردت کرد گربه به شانه.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
گربه شانه کردن
حیله بکار بردن مکر کردن
تصویری از گربه شانه کردن
تصویر گربه شانه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
گربه شانه کردن
((~. نِ. کَ دَ))
حیله گری کردن
تصویری از گربه شانه کردن
تصویر گربه شانه کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گربه شانه زدن
تصویر گربه شانه زدن
گربه شانه کردن
فرهنگ لغت هوشیار